نخودچینخودچی، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

دخی کیوت💗💗(نخودچی من)

یک ارمی و عاشق بی تی اس✨💜:))

لغت نامه فصل بهارآرنیکا گلی

اسمت چیه :آلیکا گولی...آرنیکا گلی. پلزون...حلزون فاله...خاله میفام....میخوام ندس..نرگس مجان..مرجان بابا ست...بابا نصرت موجان...مژگان آشدال.....آشغال       ایلاس...گیلاس...گیلاس دوستداری و باهسته هم میخوری. خداروشکر دوره اش کوتاهه و تموم شد گیلاس.. فتو...پتو نتن..نکن...که زیاد استفاده میکنی و خیلی خوشگل میگی. فوشدل...خوشگل ماجون..مامان جون.(مادر من.) میفوره...میخوره. بلو...برو......(متاسفانه دایی عباس و ماجون رو تو خونه را نمیدی و بهشون میگی بلو بلو..البته اولشا..چند دقیقه بعد دوباره خودت درو باز میکنی و میگی شوش اومدین...یعنی خوش اومدین اونام کلی قربون صدقت میرن..) شوتولو...
31 مرداد 1394

روز دختر

دوشنبه 26 مرداد تولد حضرت معصومه و روز دختر دختر بود.. روزت مبارک عشق کوچیک مامان. همیشه دختر مامان بمون.   ...
31 مرداد 1394

خرداد و تیر94

سلام مامان قشنگم.. خلاصه این جند وقته ..... چون حافظه ام ذغالیهههههههههه .توی بهار و تابستون زیاد پارک و شهربازی بردیمت. توی خرداد هم یه سفر 4 روزه  رفتیم شمال باخاله و دایی و ماجون و باجون  و بابا امیر و شما و خاله مرجان و خاله سمانه وشوهر و بچه هاشون.... تو یه ویلا بین نور و محمود آباد بودیم.جنگل نور رفتیم و دوبار لب دریا که انقد جیغ زدی و گریه کردی که من توبه کردم...تا حالا آبو دوست داشتی نمیدونم اونجا یهو چیشد همش میترسیدی و داشتی میلرزدی..من تورو دورتر از ساحل بردم که آروم بشی ولی کماکان میلرزدی..ببخش منو مامانی که دعوات کردم واقعا عرصه رو بهم تنگ کرده بودی.در کل خوش گذشت.عکساشو بعدا برات میزارم عشقم  دوتا...
31 مرداد 1394
1